Monday, September 14, 2009

تحلیلی بر جنبش اخیر مردم ایران

تحلیلی بر جنبش اخیر مردم ایران

کاظم کردوانی
بخش اول

این مقاله، متن کامل شده ی دو سخنرانی در دو جلسه است
یکی در جلسه ی «بحث آزاد و گفت و گو» در برلین و دیگری در مراسم بزرگ داشت زنده یاد سهراب اعرابی و دیگر جان باختگان راه آزادی ایران در شهر فالس هلند می باشد
در این مقاله چرایی و چگونگی سر برآوردن این جنبش اجتماعی؛ شکل های مبارزه؛ مشخصه های جنبش؛ پی آمدهای آن و ضرورتها و پیش نهادهایی مورد بحث قرار گرفته است

برگرفته از اخبارروز
www.akhbar-rooz.com
دوشنبه ۲ شهريور ۱٣٨٨ - ۲۴ اوت ۲۰۰۹

-شهری (دولت- شهر، پولیس) که تنها به یک نفر تعلق داشته باشد، شهر نیست - سوفوکل ، آنتیگون
این مقاله، متن کامل شده ی دو سخنرانی صاحب این قلم است در دو جلسه. یکی در جلسه ی «بحث آزاد و گفت و گو» (به ابتکار «جمعیت پشتیبانی از مطالبات و مبارزات مردم ایران») در تاریخ ۱۷ ژوئیه ۲۰۰۹ در سالن شهرداری شونبرگ برلین و دیگری در مراسم بزرگ داشت زنده یاد سهراب اعرابی و دیگر جان باختگان راه آزادی ایران (به ابتکار «کانون ره آورد» شهر آخن) در شهر فالس هلند در تاریخ ۱۹ ژوئیه ۲۰۰۹
در این مقاله، به جز آن جا که به طرح دیدگاه های خود پرداخته ام که عمدتاً در آخرین بخش آن دیده می شود، در بررسی و تحلیل جنبش همه ی کوشش من در فاصله گرفتن از خود بوده است
این نوشته در شش بخش تنظیم شده است
یک، در ضرورت بحث ؛
دو، چرایی و چگونگی سر برآوردن این جنبش اجتماعی؛
سه، شکل های مبارزه؛
چهار، مشخصه های جنبش؛
پنج، پی آمدهای این جنبش؛
شش، ضرورت ها و چند پیش نهاد
پیش از مقدمه
خبر از مردمی است که صدها و صدها هزار و ملیون و ملیون به خیابان ها ریختند و فریاد آزادی سر دادند و حق خود را طلب کردند . و خبر از تمامت خواهان حکومتی است که هم چون سی سال فرمان روایی شان ، به خواسته های به حق
مردم ایران بی اعتنا یند و برای حفظ حاکمیت خود شرم را در زیر دستار به بند کشیده اند و با شمشیر آخته به میدان آمده اند
خبر از کارزاری است به پهنه ی خاک ایران ، میان آزادی و استبداد
در این دو سوی کارزار ، یک سو مردم ایران ایستاده اند و سوی دیگر حاکمان حاکم
منطق مردم ایران روشن است و بی خدشه که می گویند : شما حکومتیان از ما خواستید که در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کنیم و ما هم شرکت کردیم و رأی دادیم و از میان چهار نفری که خود شما انتخاب کرده و به ما پیش نهاد کرده بودید و از صافی شورای نگهبان دست چین شده ی خود شما هم گذشته بودند ، یکی را انتخاب کردیم . امروز هم ، می خواهیم که به این رأی ما احترام گذاشته شود . همین . سخن سوی دیگر ، حاکمان حاکم هم روشن است و ساده که می گویند : ما به شما گفتیم که رأی بدهید ، اما نه رأی خودتان ، بلکه رأی ما ولی به نام شما . چنین بود منظورمان و لاغیر
اما ، مردم ایران درعمل نشان دادند که زیر بار چنین زورگویی آشکار و شرم آور و ننگینی نمی روند و نخواهند رفت . هر چند که حکومت گزمه های وحشی به جان مردم بیاندازد و به هیچ کس حتا پیرزنان و پیر مردان و کودکان هم رحم نکند ، هرچند که پاسخ حاکمان حاکم دُستاق باشد و شکنجه و گلوله ، هر چند دستار بندی در نماز جمعه ی تهران حق خواهی مردم را مخالفت با نماینده ی خدا در روی زمین و خدا بداند و حکم محاربه با خدا را برای ملیون ها مردم ایران ، زن و مرد و پیر و جوان ، صادر کند
یک: در ضرورت بحث
به سه دلیل پرداختن به این بحث ، ضرورت مبرم است
نخست ، اهمیت خود این جنبش است ؛ جنبشی که در سی سال اخیر بی سابقه بوده است و مستقل از چگونگی شکل گیری بعدی آن ، یک برگ از تاریخ ایران را ورق زده است و تمامت خواهان حکومتی هر چه بکنند ، توان باز گرداندن آب رفته را به جوی ندارند . جنبشی که برای مردم ایران و میهن ما به معنای واقعی سر نوشت ساز است . اهمیت شناخت این جنبش در راهی است که تا امروز برابر ما گشوده است و اهمیت چند و چون کردن در باره ی آن ، در آینده ای است که برای میهن ما و فرد فرد ما در حال رقم خوردن است
دوم ، هر جنبش بزرگ اجتماعی در هر جامعه ای و در این جا در جامعه ی ما ، موقعیت ویژه ای فراهم می کند برای شناخت بیش تر آن جامعه . هر جنبش اجتماعی بزرگی ، آزمایشگاه بزرگی است در شناخت روحیات و خلقیات مردمی که در آن شرکت می کنند ، در شناخت صف بندی ها و شکل گیری های موجود در آن لحظه ی جامعه ؛ در یک کلام دردرک بهترماهیت جامعه و سازه ها و ساختارهایی که اغلب در وضعیت عادی قابل رویت نیستند
سوم ، شرکت درهر حرکت و مبارزه ی اجتماعی به طور طبیعی با خود هم دردی ها و وابستگی های عاطفی به همراه دارد ؛ بخصوص در وضعیتی نظیر آن چه ما در ایران امروز شاهد آن هستیم . با سرکوب وحشیانه ی که تمامت خواهان حکومتی اعمال می کنند ، بار عاطفی میان مردم – بالاخص آن ها که از نزد یک دستی بر آتش دارند و خود شاهد عینی سرکوب بی رحمانه و کشته شدن جوانان و زنان و مردان هستند – بسیار شدید است . این وفاداری به جنبش و احساس هم بستگی و هم دردی به یک دیگر ، از جنبه های بسیار مثبت این جنبش آزادی خواهانه و جمهوری خواهانه ی مردم ایران است . اما ، همواره در گرماگرم مبارزه بودن ( بخصوص زمانی که انسان ها در برابر چنین توحشی هستند ) مانع از تأمل و اندیشیدن در لحظه هم می شود . اگر چه چون تخم چشم می باید ازاین هم دردی و هم بستگی ملی و مدنی محافظت کرد ، می بایست به آن سوی دیگر واقعیت هم نظر داشت . لحظه هایی که سرشار است از بارهای عاطفی طبیعی ، خود می تواند سبب کاهش مراقبت از جنبش و ندیدن نقص ها و ایرادات آن شود . بسیار اتفاق می افتد که به دلیل همین بار شدید عاطفی ، نقص ها و ایراد ات دیده نشوند و حتا باعث پذیرش تسلیم طلبانه ی روند ی شود که خود به خود پیش می آید یا به پیش برده می شود ، بی آن که دیگر ، کنش گران واقعی در آن سهمی داشته باشند . به همین دلیل نیز ، آن ها که اهل تفکر هستند و دل در گرو آزادی دارند ، در عین پشتیبانی کامل از حرکت آزادی خواهانه ی مردم ، می بایست با فاصله به بررسی این جنبش و جنبه های مثبت و منفی آن و نقص ها و نقاط قوت آن بپردازند و آن را صادقانه با دیگران در میان بگذارند و با رویی گشاده و ذهنی مدارا جویانه آماده ی شنیدن نظرها و اندیشه های دیگران باشند
پانوشت ها
imaginaire – ۱
از جمله رجوع کنید به مقاله ی آقای حسن یوسفی اشکوری: «جمهوری اسلامی و چهار چالش بزرگ»، روزآنلاین، ۱۷ تیر ۱٣٨٨
- ٣
آن چه در مصاحبه با سایت «رهیافت دموکراسی» در این خصوص گفته ام، در این جا تکرار نمی کنم. رجوع کنید به: «اخبار روز» هفتم مرداد ۱٣٨٨ برابر با ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۹ و

No comments:

Post a Comment